چت خنده دار دختر با پسر!!! دختر: سلام خواهش میکنم! Asl pls ؟ پسر: چه اسم قشنگی! اسم مادربزرگه منم نازنینه! پسر: بله. شما چی؟ ازدواج کردین؟ دختر: نه منم مجردم! راستی تحصیلاتتون چیه؟ پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT دارم!!! شما چی؟ دختر: من فارق التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سرین فرانسه هستم.!!! پسر: WOW چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشبختم.! دختر: مرسی منم همینطور! راستی شما کجای تهران هستین؟ دختر: ما هم خونمون اونجاس! شما کجای تجریش میشینید؟ دختر: خیابون دربند!؟ کجای خیابون دربند؟ پسر: خیابون دربند ، خیابون........کوچه..........پلاک......... ، شما چی؟ دختر: چی؟ وحید تویی؟ خجالت نمیکشی چت می کنی؟ تو که گفتی امروز با زنت میخوای بری قسطای عقب مونده ی خونه رو بدی! مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟ پسر: عمه مولوک شمایین!؟ چرا از اول نگفتین؟ راستش! راستش! دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده..... ، آخه می دونین............ دختر: راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟ میدونم به فریده چی بگم! دختر: اوووووووم خب ، باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا !
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر
پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!